Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایسنا»
2024-05-04@09:18:36 GMT

توی چشم‌هایش حسرت یک سورِ بزرگ عروسی است

تاریخ انتشار: ۱۰ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۷۲۸۳۳۶

توی چشم‌هایش حسرت یک سورِ بزرگ عروسی است

توی چشم‌هایش حسرت یک سورِ بزرگ عروسی است. حسرتِ دیدن لباس دامادی. مادر هم نشده‌ام اما دیده‌ام پسر برای مادر عزیز است و نوه پسری عزیزتر. شاید مادرِ حمید هم دلش می‌خواست نوه‌هایش را از این پسر ببینند.

ایسناپلاس: مادرم تعریف می‌کرد جنگ که شد تمام مردان شهرشان به جبهه رفتند؛ هم‌بازی بچگی‌اش«محمود» آن روزها 16 یا 17 ساله بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او هم همراه باقی برادرانش رفت. همه برگشتند، حتی برادر اسیرش هم برگشت اما از محمود تا اوایل دهه هفتاد هنوز خبری نبود.

خبر آوردند در خوزستان تعدادی شهید پیدا شده. یکی از اعضای خانواده محمود برای شناسایی رفت. با چند تکه استخوان و یک پیراهن بافت سبز رنگ برگشت و گفت«این محمود است.» هیچ چیز از محمود باقی نمانده بود به جز استخوان‌هایش. مادرش تا آن سال می‌دانست محمودِ نوجوان شهید شده و هیچ چیز از چشم‌های مشکی‌اش باقی نمانده اما باز هم منتظر محمود بود و با آن چند تکه استخوان‌ دلش آرام نگرفته بود. منتظر بود تا خود محمود بازگردد. مادر محمود را بی‌بی ام جاسم صدا می‌زدیم. بی‌بی تا آخرین دقیقه عمرش منتظر نوجوان‌اش ماند ولی انگار محمود جایی دور از آغوش مادرش و در یکجایی دیگر از خاکِ وطن آرام گرفته بود.

روز گذشته پیکر 200 شهید گمنام در تهران تشییع شد و تصویر زیر یکی از فرم‌هایی است که در مراسم تشییع این عزیزان ثبت شده است.

چشم‌های این مادر شهید را که دیدم ناخودآگاه قصه رفتن«محمود» را با خودم مرور کردم و از خودم پرسیدم: اگر بی‌بی نمرده بود هنوز میان این تابوت‌ها و استخوان‌ها به دنبال محمودش می‌گشت؟ اصلا ممکن است محمود میان یکی از این تابوت‌ها درحال دست به دست شدن باشد و این چنین باشکوه تشییع شود؟ ممکن است محمود سهم مزار شهدای گمنام کدام دانشگاه شود یا تا حالا شده باشد؟

من نه جنگ را دیده‌ام و نه محمود همسایه خانه مادربزرگم را. من فقط تصویری از مادر شهید حمید گمنامی را دیدم که چشم‌هایش حسرت است و امید است و انتظار. چشم‌هایی که منتظرند یک پسر با همان قدوبالا برگردد. داماد شود و برایش نوه بیاورد. توی چشم‌هایش حسرت یک سورِ بزرگ عروسی است. حسرتِ دیدن لباس دامادی. مادر هم نشده‌ام اما دیده‌ام پسر برای مادر عزیز است و نوه پسری عزیزتر. شاید مادرِ حمید و محمود هم دلشان می‌خواست نوه‌هایشان را از این دو پسر ببینند. اما چرا هیچکس نپرسید چندتا مثل بی‌بی منتظر محمود رفتند و چندتا مثلِ این مادر شهید منتظر حمیدشان مانده‌اند؟ چرا هیچکس نگفت شاید شهدایی که گمنام‌اند یکی‌شان ممکن است حمید باشد و یکی محمود؟

انتهای پیام/

منبع: ایسنا

کلیدواژه: شهدای گمنام پله فوتبالیست روانشناسي تاريخ دارو خستگی مداوم دیگو آرماندو مارادونا شهدای گمنام صفحه اول روزنامه ها روانشناسي پله فوتبالیست شهدای گمنام صفحه اول روزنامه ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۷۲۸۳۳۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مادر شهید اصغر حیدری آسمانی شد

جمال حیدری مادر شهید معظم اصغر حیدری پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت‌ماه، به علت کهولت سن دعوت حق را لبیک گفت و به فرزند شهیدش پیوست.

مراسم تشییع پیکر این مادر فداکار و صبور، جمعه ۱۴ اردیبهشت‌ماه ساعت ۹:۰۰ در آرامستان روستای رهدار رودخانه با حضور بستگان و جمعی از ایثارگران برگزار، و به خاک سپرده شد. 

شهید معظم اصغر حیدری یکم مهرماه ۱۳۶۱، در روستای رهدار رودخانه از توابع شهرستان رودان دیده به جهان گشود. پس از گرفتن دیپلم به لباس درجه‌داری نیروی انتظامی درآمد. در نهم اسفندماه ۱۳۹۳ در درگیری با اشرار به شهادت رسید.

باشگاه خبرنگاران جوان هرمزگان بندرعباس

دیگر خبرها

  • روایت شهید فاطمیون + فیلم
  • کودکان گمشده غزه در حسرت دیدار پدر و مادر
  • محمود احمدی‌نژاد استعفا می‌دهد؟ جنجال بزرگ آقای سیاست‌مدار
  • اجرای بزرگ‌ترین پروژه درمانی خراسان شمالی آغاز شد
  • آغاز بزرگ‌ترین پروژه درمانی خراسان شمالی/ کلنگی که در نهایت بر زمین خورد
  • مادر شهید اصغر حیدری آسمانی شد
  • درگذشت مادر شهید اسحق مددی
  • مادر شهید اسحق مددی، به دیدار فرزند شهیدش شتافت
  • کودکان گمشده غزه؛ در حسرت دیدار پدر و مادر
  • آسمانی شدن مادر روحانی شهید حبیب الله رضایی در رودسر